چه سخته تو جاده غریبونه رفتن غم هجرت رو با دل سایه گفتن چه سخته چه سخته تن سرد آفتاب رو دیدن رو خط غروب، بی تو تا شب رسیدن چه غمگینه فصل خزون جدایی برای گسستن از این آشنایی فقط انتظار و فقط ره سپردن شکست دل و جا گذاشتن، نبردن دله تنگم از این سفر بی تو خسته ست تو غربت دل اسمون هم شکسته ست تو این جاده سخت، این راه تاریک به هرجا بری، دوریه با تو نزدیک نه پایان نه آغاز نه اول نه آخر واسه گریه من نه دامن نه بستر چه سخته تو جاده غریبونه رفتن غم هجرت رو با دل سایه گفتن چه سخته چه سخته تن سرد آفتاب رو دیدن رو خط غروب، بی تو تا شب رسیدن چه غمگینه فصل خزون جدایی برای گسستن از این آشنایی